محمود بهادری در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین»، اظهار داشت: سال ۱۳۹۱، اولین سال حضور ما در زمینه تولید شمش سرب ثانویه از طریق باتری فرسوده بود که در سالهای پس از آن، توانستیم علاوه بر ارتقای ماشینآلات و تکنولوژی مورد استفاده در تولید محصول نهایی فلز سرب، ظرفیت تولید را نیز به میزان ظرفیت قابل قبولی برسانیم.
وی افزود: ظرفیت اسمی شرکت، رقمی به میزان ۱۱ هزار تن شمش سرب به صورت سالانه است که این رقم به مرور و با اتخاذ سیاستهای تنبیهی و نادرست دولت در زمینه ممنوعیتهای صادراتی و وارداتی، به طرز چشمگیری کاهش یافته است. اگر محدودیتهای دولت در زمینه تولید شمش سرب وجود نداشت، به طور قطع توانایی فراتر رفتن از میزان تولید ۱۱ هزار تن شمش سرب را نیز داشتیم اما متاسفانه عدم امکان فروش شمش سرب و نبود مواد اولیه تولید به میزان کافی، مسیر و آینده پربرنامه ما برای این صنعت را به ناگهان خاموش کرد.
ظرفیت تولیدی که فعال نشد
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری تصریح کرد: در سالهای پس از ۱۳۹۲، معادلات تولیدی و صنعتی به طور کامل تغییر پیدا کرد. زیان این تغییر در ابتدا متوجه خیلی از تولیدکنندگان بود که ما نیز در صنف سرب و روی، به میزان قابل توجهی متضرر شدیم. نکته مهمی که همان سالها وجود داشت، این بود که علیرغم محدودیتهای وضع شده در بخش صادرات و واردات که دولت متولی و مسئول پیامد آن بود، هیچگونه تجهیزات، ماشینآلات و کارخانه مدرنی نداشتیم. از طرفی سرمایه در گردش واحد تولیدی در حد و اندازهای نبود که بتوانیم نام خود را هم ردیف با سایر تولیدکنندگان بزرگ شمش سرب قرار بدهیم. به عبارتی علیرغم مشکلاتی که عنوان شد، در همان سالها، تولید مجموعه به چهار تا پنج هزار تن شمش سرب به صورت سالانه رسید. حال که به گذشته نگاه میکنیم، به نظر میرسد تمام آن مشکلات حریف ظرفیت بالای ما در تولید نشده بود.
بهادری یادآور شد: تصویر امروز واحد صنعتی و معدنی ما نسبت به گذشته، تفاوتی بنیادین پیدا کرده است که مدرنسازی کارخانه و بهروز شدن تجهیزات به کار رفته در ذوب باتری فرسوده به همراه تولید شمش سرب و سرمایه در گردش مطلوب، تنها بخشی از این تفاوتها به فاصله هشت سال محسوب میشود. با این حال، مسئله و چالش ما این است که با وجود تمام این گزینههای قابل تامل برای یک تولید پرسود، اما تولید ما نسبت به پروانه بهرهبرداری آنقدر دچار نوسان شده است که شاید در مواردی به یک چهارم ظرفیت اسمی برسد.
وی تاکید کرد: در ابتدای فعالیت، مواد اولیه به صورت مشارکتی با برخی از تامینکنندههای باتری فرسوده، تهیه و تامین میشد. اکثر باتریهای فرسوده قابل مبادله در کشور، غالبا خارجی بود که معمولا از طریق عراق وارد کشور میشد. واحد ما در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳، هیچگونه وارداتی در زمینه باتری فرسوده نداشت ولکین به مرور و پس از نایاب شدن باتری فرسوده در داخل کشور، ناچار به واردات باتری فرسوده به کشور طی سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ شدیم.
مواد اولیه منطقه پاسخگوی پتانسیل تولید داخلی نیست
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری عنوان کرد: در گذشته روند فروش محصول شمش سرب واحد صنعتی و معدنی ما یک روند دوگانه بود که از یک طرف غالب تولید شمش سرب را به منابع مصرفکننده داخلی میفروختیم، هم گاهی مشاهده میشد که برخی واسطهها پس از خرید محصول ما، آن را به مقصد کشورهای همسایه صادر میکردند. در واقع، تمام این فرآیند بهمثابه یک چرخه بود که ما شروعکننده آن بودیم و مصرفکننده نهایی شامل باتریسازان، رادیولوژیها و… انتهای این چرخه قرار میگرفتند، البته در آن زمان به دلیل محدودیت در وجود منابع داخلی، نیاز به تولید و توزیع شمش سرب در داخل کشور، بیش از امروز احساس میشد؛ مسئلهای که معادله آن در شرایط امروز، به طور کامل تغییر پیدا کرده است.
بهادری اظهار کرد: وضعیت محدودیت منابع ما به گونهای است که اگر تمام منابع باتری فرسوده منطقه را به داخل کشور وارد کنیم، باز هم به ظرفیت واقعی تولید شمش سرب واحدهای تولید داخلی نمیرسد. ایران ظرفیت بالایی برای تولید شمش سرب دارد که بخشی از آن به انرژی ارزان موجود در کشور برمیگردد؛ در واقع اگر بخواهید یک کوره ذوب باتری فرسوده در کشوری همچون عراق که منبع خوبی برای تامین باتری فرسوده محسوب میشود، راهاندازی کنید، ارزانی انرژی و سوخت مورد نیاز این کوره در ایران نسبت به عراق، یک به ۵۰ است. بنابراین کشور ما با وجود انرژی و سوخت فراوان در کنار ارزانی آن در نسبت با قیمت جهانی انرژی، میتواند به یکی از قطبهای بزرگ صنعتی و معدنی جهان تبدیل شود.
تکنولوژی در میزان مصرف انرژی اثرگذار است
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری اذعان داشت: مکانیزاسیون تولید و تکنولوژی بهروز، تاثیر ۱۰۰ درصدی در مصرف انرژی دارد. در ابتدای فعالیت ما، برای تولید شمش سرب، تعداد هشت مشعل ۸۰۰ هزار کالری روشن بود که در کنار آن، دو مشعل یک و نیم میلیون کالری برای ذوب باتری فرسوده نیز مصرف میشد. مجموع این ۱۰ مشعل به رقمی درحدود ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار کالری میرسید. این روند به عنوان اوج کار ما در ابتدای کار محسوب میشد که متاسفانه علیرغم بهروزرسانی تکنولوژی کارخانه در پروسه فعالیت و به دلیل سیاستهای محدودشونده دولت در زمینه صادرات و واردات، در حال حاضر، میزان کالری مصرفی به حدود سه میلیون کالری کاهش یافته است.
بهادری ادامه داد: مصرف انرژی ما در سال ۱۳۹۵ نسبت به سالهای پیش از آن، به یک چهارم رسیده بود که عملا در راندمان تولید واحد معدنی تاثیر بسزایی داشت و آن را به بالاترین حد خود از ابتدای تاسیس رساند. متاسفانه از سال ۱۳۹۵ به این سو، مشکل مواد اولیه موجب شد که بسیاری از واحدهایی همچون ما که به ظرفیت بالایی در زمینه تولید شمش سرب رسیده بودند، به یکباره مواد اولیه یا همان باتری فرسوده کمیاب و در مواردی نایاب شود و این مسئله ضرر هنگفتی به تولید و اقتصاد واحد صنعتی و معدنی ما وارد آورد.
وی عنوان کرد: به طور کلی قیمت انرژی شامل برق، گاز و… در ایران برای واحدهای معدنی، بسیار پایینتر و ارزانتر از سایر کشورهای دنیاست و به نوعی پس از یک محاسبه سرانگشتی میتوان به این نتیجه رسید که در نسبت با دنیا، رایگان است. اگر کارخانه ما از همین امروز با ظرفیت کامل و بر اساس ظرفیت اسمی مندرج در پروانه بهرهبرداری و با حضور ۱۰۰ نفر پرسنل، تولید خود را شروع کند، هزینه برق به صورت ماهانه، رقمی درحدود ۱۰ میلیون تومان خواهد بود که این رقم برای مصرف گاز واحد ذوب برای همین مقدار تولید، به حدود ۲۰ میلیون تومان میرسد؛ بنابراین مجموع مصرف عمده انرژی مصرفی کارخانه شامل برق و گاز به تنها ۳۰ میلیون تومان در ماه خواهد رسید!
ظرفیت بالای بخش خصوصی تولید شمش سرب
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری اذعان کرد: رقم مصرف انرژی به صورت سالانه و بر اساس رقمی که گفته شد، حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان خواهد بود. یعنی هزینه مصرف انرژی تولید ۱۱ هزار تن شمش سرب (که به عنوان یک کالای استراتژیک محسوب میشود) در طول یک سال، ۵۰۰ میلیون تومان میشود. حال اگر این عدد به دست آمده را بر نرخ کنونی دلار تقسیم کنیم، متوجه میشویم که میزان مصرف انرژی ما در نسبت جهانی، عددی خواهد شد که گاه در محاسبات جهانی، به عنوان انرژی رایگان از آن نام برده میشود. یعنی آنقدر هزینه انرژی تولید شمش سرب در ایران ارزان است که میتواند به عنوان یک کالای مهم صادراتی برای تزریق ارز به بدنه اقتصاد کشور، درنظر گرفته شود.
بهادری افزود: حال در نظر بگیرید که اگر بر اساس چنین محاسبات قیمتی در نسبت با انرژی مصرفی تولید، ۵۰ واحد داخلی در بخش خصوصی به طور همزمان و بر اساس ظرفیت اسمی خود شروع به تولید شمش سرب بکنند، آن وقت چه اتفاقی رخ خواهد داد! بر این اساس، اگر نزدیک به ۵۰ واحد معدنی شمش سرب در بخش خصوصی به طور همزمان و بر اساس ظرفیت اسمی خود شروع به تولید کنند، تولید داخلی شمش سرب به رقمی خواهد رسید که علاوه بر تامین نیاز داخل، بخش اعظمی از آن را میتوان صادر کرد و زمینه ارزآوری مطلوبی را برای کشور به وجود آورد.
کوره دوار، بهترین کوره برای ذوب باتری است
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری ایران تصریح کرد: در حال حاضر، چهار کوره ذوب در واحد معدنی ما مشغول به فعالیت هستند که دو عدد از این کورهها به کوره دوار و دو عدد دیگر به کوره زمینی شهرت دارند. کوره دوار یکی از بهترین کورهها برای ذوب باتری فرسوده محسوب میشود؛ چراکه با استفاده از کوره دوار میتوانید هر دو ساعت و نیم یک بار، کوره را مجددا شارژ نمایید. این فرآیند در کورههای زمینی متفاوت است؛ به این صورت که هر ۱۰ ساعت یک بار امکان استفاده مجدد از این نوع کوره وجود دارد؛ بنابراین به نوعی استفاده از کوره زمینی تنها یک بار در روز امکانپذیر است.
بهادری اضافه کرد: در نوع کوره دوار که هر دو ساعت و نیم یک بار امکان استفاده از آن وجود دارد، طی هر مرحله از فرآیند آن، امکان ذوب سه تن باتری فرسوده برای تولید شمش سرب وجود دارد. در کوره زمینی اما اینگونه نیست و طی یک مرحله استفاده در طول روز، بین چهار تا پنج تن ذوب باتری فرسوده در اختیار ما قرار میدهد.
استحصال سرب از باتری ایرانی؛ فراتر از معیار جهانی
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری عنوان کرد: میزان استحصال فلز سرب از باتری فرسوده بستگی به نوع ساخت و تکنولوژی به کار رفته در آن دارد. به عبارتی هر چه میزان تکنولوژی ساخت یک باتری، بهروز و دارای تجهیزات مدرنتری باشد، میزان سرب موجود در آن کاهش مییابد. برخی از کشورهای اروپایی در ساخت این نوع باتریها پیشگام هستند که البته زیان بسیار کمتری نسبت به نوع پر سرب آن، به طبیعت وارد میکند. با این حال، باتریهای ساخته شده توسط کشورهایی همچون ایالات متحده امریکا، کره جنوبی، ایران، ترکیه، روسیه و… سرب بیشتری در آن جایگذاری میشود.
وی اضافه کرد: نمیتوان به طور مطلق اذعان داشت که در ایران از میزان سرب به کار رفته در باتری بر اساس استانداردهای بینالمللی عدول نمیشود اما آنچه که به وضوح قابل مشاهده است، ایرانیها در نسبت با کشورهای دیگر، سرب بیشتری درحدود ۶۶ تا ۶۷ درصد در ساخت باتری به کار میبرند و این موضوع به نوعی تاریخ انقضای یک باتری را به طرز قبل ملاحظهای به تاخیر میاندازد و سرب قابل استحصال برای تولید شمش سرب از باتری فرسوده را نیز، افزایش میدهد.
پولتیک در سرب مورد استفاده در باتری
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری تصریح کرد: کشورهایی همچون چین، هند و پاکستان که سه رقیب منطقهای نیز در زمینه تولید باتری محسوب میشوند، به طور معمول، در به کار بردن میزان سرب مورد استفاده در باتری فرسوده، پولتیک میزنند! این مسئله تا جایی ادامه دارد که میتوان اعتراف کرد که این کشورها، اگر قرار است بر اساس استانداردهای جهانی تولید باتری، هشت کیلوگرم سرب خالص برای یک باتری مورد استفاده قرار دهند، این کشورها به طور مشخص ۶ کیلوگرم سرب در هر باتری به کار میبرند. خب این مسئله منجر میشود که مثلا اگر قرار است عمر یک باتری با هشت کیلوگرم سرب به کار رفته، دو سال به طول بیانجامد، همان باتری با ۶ کیلوگرم سرب به کار رفته، تنها حدود یک سال میتواند دوام بیاورد.
بهادری تاکید کرد: باید مدنظر قرار داد که فلز سرب در مشابه با سایر فلزات، در برابر اسید، مقاومت بیشتری از خود بروز میدهد و به سختی خورده میشود. یعنی نفوذناپذیری سرب نسبت با سایر فلزات، بسیار بیشتر از حد تصور ما است. یکی از محلهایی که ورقهای سربی در آنجا به کار برده میشود؛ رادیولوژی است. در واقع، نقش ورق سرب در رادیولوژی، جلوگیری از تشعشعات ناشی از اثرات سوء در آن مکان است.
قیمتگذاریها در ایران سلیقهای است
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری بیان کرد: ما در حال حاضر چیزی به نام قیمتگذاری مصوب در زمینه باتری فرسوده، آن هم در بازار داخلی نداریم و به نوعی افزاد مختلف با انگیزههای شخصی، مبادرت به فروش باتری فرسوده در بازار میکنند. بازار جهانی فلزات در این باره تاکید میکند که قیمت باتری، باید حدود ۵۰ درصد قیمت سرب خالص موجود در بازار باشد که متاسفانه در کشور ما این گونه معیارها و قوانین، هرگز جدی گرفته نمیشود.
با دلار خرید میکنید با ریال میفروشید!
بهادری اظهار داشت: اگر وضعیت حاکم بر صنعت سرب به همین منوال ادامه پیدا کند، باید اعتراف کرد که هیچ امیدی به آینده آن وجود نخواهد داشت. با این حال اگر دولت بتواند شرایطی را برای تامین مواد اولیه واحدهای تولیدی فراهم نماید، مطمئنا واحد معدنی همچون ما که در حال حاضر با حداقل ظرفیت کار میکنیم، میتوانیم با حداکثر ظرفیت و با نزدیک به یک صد پرسنل شاغل به کار تولید ادامه دهیم.
وی افزود: مشکلات بسیاری در زمینه صنعت سرب وجود دارد که هر کدام از آنها راوی حکایتی دردناک در این زمینه هستند. به طور مثال، اگر فرض خود را بر این موضوع بگذاریم که همه مراحل تولید شمش سرب، شامل تهیه مواد اولیه، تکنولوژی بهروز، نبود آلایندگی در مسیر حفظ محیط زیست، بدون کوچکترین موانعی پیش میرود، پرسش اینجاست که آیا محلی برای عرضه این محصول تولید شده با کیفیت وجود دارد؟ خرید مواد اولیه در شرایط امروز، بر اساس معیار و میزان نرخ دلار محاسبه میشود ولی وقتی به فروش میرسیم، معیار به ریال تغییر شکل میدهد؛ یعنی شما با دلار خرید میکنید اما با ریال میفروشید!
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری گفت: به طور مثال، وقتی ما باتری را به قیمت ۱۷ هزار تومان برای هر کیلوگرم خریداری میکنیم، اگر همین قیمت را بر درصد تولید و هزینههای جاری واحد تولیدی، ضرب کنیم، قیمت محصول سرب به حدود کیلویی بالاتر از ۲۷ هزار تومان خواهد رسید. بنابراین وقتی تصمیم میگیریم که این محصول را با همین قیمت در بازار به فروش برسانیم، چراغ هشدار بازار به صدا در میآید که فروش محصول با این نرخ قمیتی امکانپذیر نیست! زیرا بازار نرخ قیمتی را به صورت عمومی ۲۶ هزار و ۲۰۰ تومان در نظر گرفته است. در واقع، برای تولید هر کیلوگرم شمش سرب نزدیک به ۸۰۰ تومان متحمل ضرر میشویم که در میانگین تولید بالا، عدد نجومی به دست میآید که در مواردی میتوان با همان رقم، واحدی مشابه را تاسیس و اداره کرد.
کوچ به عراق برای تولید شمش سرب!
بهادری عنوان کرد: با همه ظرفیتهای پنهانی که در صنعت سرب وجود دارد اما به یکباره میبینیم دولتیها مصوب میکنند که صادرات شمش سرب و واردات باتری فرسوده ممنوع است. وقتی ما به عنوان تولیدکننده نتوانیم تولید خود را صادر کنیم، بنابراین امکان واردات نیز از دست خواهد رفت و این موضوع به تعطیلی واحد معدنی مذکور منجر خواهد شد. پس در راستای همین موضوع دو راه پیش روی ما وجود دارد، اول اینکه تن به تعطیلی داده و به زندگی در شغل دیگری ادامه دهیم، یا اینکه تسلیم نشویم و به جای آنکه تولید را در کشور خود ادامه دهیم، به سرچشمه مواد اولیه این صنعت یعنی کشور عراق، کوچ کنیم.
وی افزود: از طرفی در صورت عدم ممنوعیت واردات باتری فرسوده از کشور عراق، قیمتها به اینگونه است که قیمت تمام شده هر تن باتری وارداتی، با تمام هزینههای جانبی شامل گمرک، حمل و نقل، دلال، مالیات خروج ضایعات از کشور مبدا و… حدود یک هزار و ۵۰ دلار خواهد بود، اما وقتی واحد معدنی تولید شمش سرب را در کشور عراق راهاندازی میکنیم، هزینه هر یک تن باتری فرسوده به ۸۵۰ دلار کاهش مییابد. این یعنی ما واحدهای داخلی بابت هر تن باتری فرسوده، ۲۰۰ دلار اضافه پرداخت میکنیم که در جمع کلی مقدار نیاز باتری فرسوده برای تولید مثلا ۱۱ هزار تن شمش سرب، عدد نجومی عجیبی به دست میآید که عملا از یک واحد معدنی خرد گرفته میشود.
این صنعت محجور!
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی بهادری گفت: در حال حاضر، نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ واحد تولیدی شمش سرب توسط متخصصان ایرانی صنعت سرب در عراق تاسیس شده است که از نظر ما وجود یک نفر هم در یک کشور غریبه، خبر خوبی نیست. واقعیت این است که واحدهای تاسیس شده در کشور عراق در ابتدای امر با استقبال منابع تامینکننده باتری فرسوده همراه میشوند و این همراهی تا حدود ۶ تا هفت ماه نیز ادامه پیدا میکند؛ یعنی زمانی که منابع عراقی به طور کامل روش تولید شمش سرب را فرا میگیرند و میتوانند به صورت مستقل با وجود وفور باتری فرسوده در کشور خود، دست به تولید شمش سرب بزنند. از طرفی، منابع تامینکننده مواد اولیه عراقی، پس از حدود هفت ماه، مواد اولیه را به تولیدکنندگان ایرانی مستقر در این کشور به همان قیمتی عرضه میکنند که به یک تولیدکننده داخلی ارائه میدهند؛ این یعنی فریب، وسوسه و شکست صنعتگران ایرانی که کشورهای دیگر را پناهگاه امن تولیدی یافتهاند.
بهادری در پایان خاطرنشان کرد: تاسیس واحد معدنی شمش سرب در کشور دیگر، آن هم کشوری که خود درگیر مسائل داخلی است، قطعا سرمایهگذاری عاقلانه و منطقی محسوب نمیشود و باید در این زمینه مسئولین دولتی، بیش از آنکه دیر شود، به داد این صنعت محجور برسند.