طی سالیان گذشته بهرهوری استحصال فلزات از مواد معدنی در صنایع مختلف پایین بود؛ بنابراین مشاهده میشود باطلههای بهجا مانده از این خاکهای معدنی حاوی درصد قابل توجهی از فلزات هستند. در موقعیت کنونی و با توجه به پیشرفت تکنولوژی، حتی بهرهگیری از این باطلهها با صرفه اقتصادی کافی همراه خواهد بود. در همین راستا ماهنامه «اخبار فلزات» جهت بررسی باطلههای بهجا مانده از خاک سرب و روی با مدیرعامل هلدینگ توسعه معادن روی ایران به گفتوگو نشسته است. اردشیرسعدمحمدی معتقد است، باطله میتواند ثروت آفرین باشد. بنابراین برخی از واحدهای فعال در این صنعت اقدام به بازیافت باطلههای خود کردهاند و از باطلههایی با 6درصد روی، کنسانتره روی با عیار 20 درصد تولید میکنند. همچنین باید خاطرنشان ساخت که این واحدها در تلاش هستند عناصر دیگر موجود در این باطلهها همچون سرب را نیز استخراج کنند. وی افزود: در حال حاضر دانش فنی برای استحصال کبالت، کادمیوم و نیکل نیز در کشور وجود دارد. اما امید میرود که در آینده نزدیک با همکاری هرچه بیشتر با شرکتهای پیشرفته و بهروز دنیا در این حوزه و استفاده از تجهیزات جدید در این صنعت، بهرهوری در استخراج این فلزات افزایش یابد.
جایگاه صنعت سرب و روی کشور را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا این بخش متناسب با پتانسیلهای موجود رشد کرده است؟
ایران از ذخایر عظیم معدنی سرب و روی برخوردار است که جایگاه ممتازی را برای کشور در جهان رقم میزند. با وجود ذخایر غنی یاد شده، رتبه کشور در تولید سرب و روی چندان قابل توجه و متناسب با پتانسیلها بهنظر نمیرسد. گفتنی است که توجه به توسعه صنعت سرب و روی و استفاده از تمامی پتانسیلهای این حوزه از 2 منظر حائز اهمیت خواهد بود. نخست آنکه با توجه به موقعیت کشور، وجود ذخایر غنی معدنی از فلزات یاد شده و بهخصوص با توجه به ذخایر عظیم معدن مهدیآباد، توسعه فعالیت در این بخش ضروری بهنظر میرسد. بهعلاوه نباید از توجه به این موضوع غفلت کرد که با توجه به برنامههای توسعهای در صنعت فولاد مطابق با سند چشمانداز، ظرفیت تولید این فلز تا سال 1404 رشد چشمگیری خواهد داشت. حال با تاکید بر این نکته که بیشترین مصرف روی به صنعت گالوانیزاسیون ورقهای فولادی تعلق دارد، میتوان انتظار داشت که سرانه مصرف این فلز در کشور و طی سالهای آینده بهبود چشمگیری یابد. بنابراین باید از هماکنون زمینههای لازم برای این توسعه را فراهم آورد.
بهنظر جنابعالی صنعت سرب و روی کشور با چه چالشهایی مواجه است؟
صنعت سرب و روی کشور با چند چالش اساسی مواجه است که تبیین آنها، میتواند مقدمهای برای رفع این مسائل باشد. ظرفیت تولید پایین را باید جزو اساسیترین مواردی دانست که فعالان این صنعت را با مشکل مواجه میکند. در حالی که بسیاری از واحدهای موفق در صنایع سرب و روی دنیا از ظرفیتهای بسیار بالاتری نسبت به واحدهای ایرانی برای تولید شمش این فلزات برخوردار هستند. همین موضوع نیز تاثیر بسزایی در موفقیت واحدهای یاد شده بهجا خواهد گذاشت و موجبات افزایش راندمان تولید را در آنها فراهم میآورد. در همین راستا میتوان گفت ظرفیت پایین در واحدهای تولید شمش روی و سرب در ایران یکی از عواملی بهشمار میرود که موجب میشود قیمت تمام شده محصولات یاد شده افزایش یابد. گفتنی است، راندمان تولید شمش روی در دنیا در حال حاضر حدود 96 تا 97 درصد برآورد میشود؛ این در حالی است که راندمان کل تولید ورق یا شمش در کشور ما به حدود 76 تا 80 درصد میرسد. اختلاف یاد شده بسیار بالاست، علاوه بر ظرفیتهای پایین تولید، این ضعف را میتوان به فاصله تکنیکی میان صنعت ایران و سایر کشورهای پیشرفته منوط دانست. رفع فاصله یاد شده به سرمایهگذاری و همچنین ایجاد تعامل با شرکتهای خارجی نیاز دارد.
در واقع باید تاکید کرد که صنعت ایران به منابع ارزان قیمتی نیاز دارد تا این سرمایه برای افزایش بهرهوری بهکار گرفته شود و با کاهش هزینهها موجبات توسعه را فراهم آورد. بر همین اساس و با توجه به دلایل مطرح شده، برخی از واحدهای فعال در این صنعت تلاش کردهاند تا راندمان فعالیت خود را افزایش دهند. بدون شک سود حاصل از این ثروت آفرینی نقش کلیدی در اجرای مراحل بعدی توسعه ایفا خواهد کرد.
برخی از باطلهها حاوی عناصر فلزی سنگین هستند و به لحاظ محیط زیستی، میتوانند خطرآفرین باشند. باید خاطرنشان ساخت امکان دارد این عناصر فلزی به آبهای زیرزمینی و خاکها منتقل شوند و زمینه آلودگی را بهوجود آورند. بنابراین ضرورت جداسازی آنها از منظر مشکلاتی که ایجاد میکنند؛ حائز اهمیت خواهد بود. البته باید این نکته را هم مطرح کرد که باطلههای سرب و روی کشور در حال حاضر در مکانهای مناسبی دپو میشوند تا مانع از ورود آنها به محیط زیست شوند. از سوی دیگر نیز باید عنوان ساخت جداسازی باطلههای یاد شده، ثروت آفرین است؛ زیرا با سرمایه کم، قابلیت استحصال و سود دهی را فراهم میکنند.
کمبود و ضعف تکنولوژی، چه مشکلاتی را برای صنعت سرب و روی بهوجود میآورد؟
بهره نبردن از تکنولوژیهای نوین موجب میشود، قیمت تمام شده محصولات صنعت سرب و روی تولید شده در کشور افزایش پیدا کند. در نتیجه این واحدها امکان رقابت در بازارهای بینالمللی را نخواهند داشت. در ادامه نیز با کاهش سود و ثروتآفرینی، زمینه لازم برای توسعه حذف میشود. این در حالی است که هر چه بتوان شرایط سود دهی را در این بخش افزایش داد؛ بدون شک انگیزه لازم برای توسعه این صنعت از سوی متولیان آن افزایش مییابد و توسعههای بعدی بر پایه آن شکل خواهد گرفت. در نهایت نیز موجبات ایجاد اشتغال پایدار، گردش مالی و توسعه صنعتی را فراهم میآورد و نتایج مثبت آن، برای تمامی صنایع خواهد بود.
بازیافت باطلههای بهجا مانده از مواد معدنی از چه الزاماتی برخوردار است؟ این موضوع در صنعت سرب و روی از چه اهمیتی برخوردار است؟
همانطور که پیش از این هم اشاره شد، سیستم استخراج روی در صنعت کشور در سالهای گذشته بهگونهای بوده است که باطلههای حاصل از آن، حاوی 5 تا 6 درصد روی هستند. البته لازم به یادآوری است که این مورد در استحصال سایر مواد معدنی نیز به چشم میخورد. برای نمونه میتوان به باطلههای مس اشاره کرد که پس از استحصال نیز، همچنان حاوی مقادیر قابل توجهی از این فلز هستند. یا واحدهای زغالشویی کشور از راندمان 50 درصدی برخوردار هستند که بسیار پایین بهنظر میرسد.
در بحث توجه به عناصر باقیمانده در باطلهها، توجه به 2 نکته ضروری بهنظر میرسد. نخست آنکه از یکسو برخی از باطلهها حاوی عناصر فلزی سنگین هستند و به لحاظ محیط زیستی، میتوانند خطرآفرین باشند. باید خاطرنشان ساخت امکان دارد این عناصر فلزی به آبهای زیرزمینی و خاکها منتقل شوند و زمینه آلودگی را بهوجود آورند. بنابراین ضرورت جداسازی آنها از منظر مشکلاتی که ایجاد میکنند؛ حائز اهمیت خواهد بود. البته باید این نکته را هم مطرح کرد که باطلههای سرب و روی کشور در حال حاضر در مکانهای مناسبی دپو میشوند تا مانع از ورود آنها به محیط زیست شوند. از سوی دیگر نیز باید عنوان ساخت جداسازی باطلههای یاد شده، ثروت آفرین است؛ زیرا با سرمایه کم، قابلیت استحصال و سود دهی را فراهم میکنند. برای جدایش باطله، تکنیکهای گوناگونی وجود دارد و دانش فنی استحصال آن در دنیا وجود دارد.
استحصال باطلهها در صنعت سرب و روی کشور در حال حاضر در چه موقعیتی قرار دارد؟
شرکتهای فعال در صنعت تولید شمش سرب و روی، خاکهای بسیار زیادی دارند که حاوی روی با عیار 5 تا 6 درصدی هستند. در واقع تکنیکهای قدیمی در این صنایع موجب شده که در باطله خروجی از این صنایع، روی وجود داشته باشد. بنابراین تلاش شد سیستمی طراحی شود تا بتوان فلز روی موجود در این باطلهها را استحصال کرد. گفتنی است که در موقعیت کنونی برخی واحدهای فعال این صنعت نیز اقداماتی را آغاز کردهاند. برای نمونه میتوان به پروژه BZS با هدف استحصال روی اشاره کرد که در حال حاضر در چند واحد اجرا میشود و ادامه دارد. این اقدام از منظر اقتصادی بسیار حائز اهمیت است و موجبات ثروت آفرینی را فراهم میکند.
نکته قابل توجه اینجاست که با وجود پیشرفتهای یاد شده، همچنان عناصر دیگری نیز در باطلههای سرب و روی وجود دارند و باید تمهیداتی برای بهرهبری از آنها نیز اندیشیده شود. در همین راستا برنامههایی برای استحصال سرب از باطلههای موجود در آستانه اجرایی شدن هستند و سرمایهگذاری نیز برای آن جذب میشود. در خصوص عناصری همچون کبالت، نیکل و کادمیوم نیز باید افزود که امکان استحصال آنها وجود دارد؛ اما راندمان این استحصال پایین است. بنابراین برای افزایش راندمان استحصال فلزات یاد شده، نیاز به فناوریهای روز دنیا بیش از پیش احساس میشود.
چه ضرورتی برای افزایش راندمان در صنعت سرب و روی کشور وجود دارد؟تحقق این مورد به چه الزاماتی نیاز دارد؟
در بحث راندمان تلاش میشود تا میزان استحصال از مواد معدنی و در واقع بهرهوری فعالیتهای یاد شده افزایش یابد. یعنی نکته قابل توجه اینجا است که از ابتدا تلاش شود تا ظرفیت عناصر فلزی مطلوب در باطلهها کاهش یابند. برای نمونه سیستمهای تولید و استحصال بهگونهای تغییر کنند که در باطلهها، فلز مطلوب مورد نظر وجود نداشته باشد. در نتیجه چنین بهبودی، نیازی به سرمایهگذاری مجدد برای استحصال باطلهها نخواهد بود و در نهایت میزان سود دهی بیشتر میشود.
گفتنی است، استحصال باطله، افزایش راندمان از طریق افزایش استخراج فلزات و ... در قدم نخست به برنامهریزیهای جداگانهای نیاز دارند. یعنی باید براساس عدله علمی، نظرات کارشناسی و تجربیات متخصصین خبره قدیمی برنامه جامعی برای حوزه معدن تدوین شود. تحقق برنامههای یاد شده در حوزه معدن نیازمند سرمایه است؛ بر همین اساس میتوان گفت که زمینه گستردهای برای سرمایهگذاری در این حوزه وجود دارد. اما برای تحقق آن باید الزاماتی مورد توجه قرار گیرند. برای نمونه در درجه نخست باید استراتژی کلانی در این بخش تدوین شود و شاخصهای مختلف در این خصوص به صورت آمار، عدد و رقم ارائه شوند. این آمار باید دقیق و بر مبنای علمی باشند تا مورد قبول سرمایهداران، شرکتهای بینالمللی و بانکهای جهانی قرار گیرند.
استراتژیهای حاکم بر صنعت سرب و روی کشور نیازمند چه تغییراتی هستند؟
بخش معدن و صنایع وابسته به آن نیازمند تدوین استراتژیهای جدید براساس شرایط روز دنیا هستند. یعنی باید برنامههای این حوزه را بر مبنای شرایط روز دنیا منطبق ساخت. در این راستا و با توجه به اهداف توسعهای، آموزش نیز اهمیت بسزایی دارد؛ در نتیجه باید تکنیکهای مختلف برای دستیابی به شرایط نوین بهلحاظ رفتار فنی انتقال پیدا کنند و به نیروی انسانی در سطح عملیاتی آموزش داده شوند. بنابراین اجرای چنین تغییراتی، نیازمند سرمایهگذاری جدید نیز خواهد بود. تغییرات یاد شده باید در سطوح مختلفی چون تجهیزات و طراحی، براساس برنامه مدونی آغاز و به تغییر سطح کنونی منجر شوند.
در نتیجه باید مشخص شود که قرار است به لحاظ اقتصادی از چه سطحی به چه سطحی تغییر کند و با توجه به آن، حجم سرمایه مورد نیاز هم مشخص شود. علاوه بر این در ادامه میزان سود حاصل از بدنه معدنی و صنایع وابسته به آن نیز در فاصله زمانی مشخص روشن شود. بنابراین نیازمند بینش، تفکر، برنامهریزی مدون جدید در بخش معادن و با هدف ارتقای این بخش و بهرهگیری از پتانسیل سرمایهگذاری هستیم. البته گفتنی است که با تحقق موارد یاد شده، پیشرفت چشمگیری در معدن و صنایع معدنی کشور حاصل خواهد شد.