• امروز : جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 19 April - 2024
علیرضا سلیمانی، مدیر بخش فروش آلومینیوم شرکت جهان عایق پارس در گفت‌وگو با «فلزات آنلاین»:

بازار ایران سرشار از تضادهای قیمتی است

  • کد خبر : 6438
  • 17 شهریور 1400 - 13:45
بازار ایران سرشار از تضادهای قیمتی است
ابرچرخه قیمتی فلزات پایه (کامودیتی‌ها) در اقتصادهای سالم و استاندارد، اثرات بسیار خوبی می‌تواند داشته باشند و باعث تقویت و رشد اقتصاد هر کشوری شود اما چون متاسفانه اقتصاد ایران کمی شکننده است و از ثبات لازم برخوردار نیست، نمی‌توان انتظار تاثیرگذاری مثبتی از این پدیده جهانی در داخل کشور داشته باشیم. در این باره، با علیرضا سلیمانی، مدیر بخش فروش آلومینیوم شرکت جهان عایق پارس گفت‌وگو کردیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
ابرچرخه قیمتی فلزات پایه (کامودیتی‌ها) در اقتصادهای سالم و استاندارد، اثرات بسیار خوبی می‌تواند داشته باشند و باعث تقویت و رشد اقتصاد هر کشوری شود اما چون متاسفانه اقتصاد ایران کمی شکننده است و از ثبات لازم برخوردار نیست، نمی‌توان انتظار تاثیرگذاری مثبتی از این پدیده جهانی در داخل کشور داشته باشیم. در این باره، با علیرضا سلیمانی، مدیر بخش فروش آلومینیوم شرکت جهان عایق پارس گفت‌وگو کردیم که مشروح آن در ادامه آمده است:

به نظر شما، آیا رشد قیمت فلزات پایه (کامودیتی‌ها) طی یک سال اخیر، نشانه‌ای از یک ابرچرخه است تاثیر آن را بر بازار داخلی چگونه می‌بینید؟

بله؛ روند افزایشی قیمت فلزاتی نظیر آلومینیوم و مس در بازارهای جهانی که تقریبا از سال گذشته آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد، نشان‌دهنده یک ابرچرخه است؛ به طوری که حتی چند روز پیش، آلومینیوم توانست رکورد قیمتی ۱۰ ساله خود را نیز بشکند. از طرفی، در کشور ایران، سرمایه‌گذاری در ارز، بورس اوراق بهادار، ملک و املاک و… از تب و تاب افتاده و از طرفی، روند افزایشی قیمت فلزات در بازارهای جهانی مشاهده می‌شود؛ بنابراین به دلیل اینکه خام‌فروشی فلزات ممنوع است، برخی از سرمایه‌گذاران برای کسب درآمد ارزی، اقدام به دور زدن این موضوع کرده‌اند؛ به طوری که این افراد شمش آلومینیوم را خریداری کرده و طی فراوری و تبدیل به ورق ۱۰ میلی‌متری، آن را به کشورهای دیگر صادر می‌کنند و به این علت که گمرک سخت‌گیری‌ نسبت به این محصول میانی ندارد، باعث می‌شود تا علاقه‌مندی سرمایه‌گذاران به این سو سوق داده شود و از آن به عنوان راهکاری ساده برای درآمدزایی استفاده کنند. ضمن اینکه رشد موارد جنبی تولید مانند هزینه‌های تولید، برق، گاز، دستمزد کارگران و… در شرکت‌هایی که تولیدکننده هستند نیز مزید بر علت شده است؛ به طوری که تولید محصولات با ارزش افزوده بالا توجیه اقتصادی ندارد.

در بخش‌هایی که به بازارهای کشورهای دیگر متصل هستیم، تناقض وجود دارد. به عنوان مثال، وقتی در بورس فلزات لندن منحنی قیمت آلومینیوم تنزل پیدا می‌کند و افت قیمت جهانی این فلز را شاهد هستیم، در ایران قیمت آن افزایش پیدا می‌کند. البته باید در نظر داشت که به نسبت منطقه در این خصوص باید نظردهی کرد؛ چراکه در برهه‌های زمانی مختلف، این روند قیمتی برعکس شده و هماهنگ با کاهش قیمت جهانی، قیمت فلزات در کشور نیز افت پیدا کرده و یا با افزایش نرخ در بورس فلزات لندن، قیمت در بازار داخلی نیر به صورت یکسان رشد پیدا کرده است اما در مجموع باید گفت روند قیمت‌ها در بازار داخلی رو به رشد گذاشته است به گونه‌ای که از یک ماه اخیر تاکنون با محاسبات انجام شده و نتایج به دست آمده ،مشاهده شده که ۲٫۵ تا ۳٫۵ درصد افزایش قیمت به ثبت رسیده است.

متاسفانه تاکنون تصمیمات درستی مثل اصلاح نحوه فروش، تغییر راه‌های تامین مواد اولیه، به سرانجام رسیدن برجام و… در جهت اصلاح وضعیت صنعت و اقتصاد کشور اتخاذ نشده است اما اگر روند مدیریتی کشور به همین نحو ادامه پیدا کند و هیچ تغییر سازنده‌ای رخ ندهد، روند صعودی قیمت‌ها قطعا تا مدت‌ها بعد نیز ادامه پیدا خواهد کرد و نمی‌توان به راحتی آن را مهار کرد. نمی‌توانیم خود را با شرایط بازارهای خارجی به راحتی مقایسه کنیم؛ در مواقعی که نرخ جهانی رشد یافته و قیمت در بازار داخلی کاهش پیدا کرده و بالعکس، جایی که به نظر می‌رسد باید قیمت‌ها افزایش یابد، در بازار داخلی حتی کمتر از نرخ جهانی نیز قیمت‌گذاری روی فلزات صورت می‌گیرد که علت آن هم این است که بر اساس موجودی بازار و عواملی که تامین‌کننده بازار هستند در یک برهه زمانی نیاز به نقدینگی دارند و مواد اولیه را با قیمت کمتری در بازار به فروش می‌رسانند که به هر نحوی شده، سرمایه‌درگردش مورد نیاز را تامین کنند.

افزایش هر ساله نرخ ارز چه پیامدها و تبعاتی برای تولیدکنندگان ایرانی داشته است؟

تولیدکننده در تیرراس ترکش‌های متساعد شده از معضلاتی مانند نوسانات نرخ ارز قرار گرفته است. این نکته را باید گفت که یک تولیدکننده بخش عمده مواد اولیه خود را با پرداخت ارز تامین می‌کند و بسیاری از سیاست‌گذاری‌های بازار بر اساس نوسانات ارز است. قطعا با توجه به این شرایط و همچنین قوانین وضع شده بانک مرکزی مبنی بر اینکه میزان ارز ورودی و خروجی از کشور در سامانه‌های ارزی سنا و نیما ثبت شود، چالش‌هایی برای تولیدکنندگان ایجاد شده است. نرخ تسعیر ارز بر اساس معیارهای خاصی نوسان دارد که از همه جهات تولیدکننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و اگر آن‌ها قرارداد ارزی منعقد کرده باشند، به شدت دچار ضرر خواهند شد. طبیعی است که تولیدکنندگانی که در زمینه تجارت بین‌المللی فعال نیستند، نوسانات نرخ ارز، معضلات کمتری را ایجاد خواهد کرد.

با توجه به اینکه ابرچرخه نه‌ تنها افزایش قیمت فلزات، بلکه رشد قیمت نفت را نیز به‌ دنبال دارند، آیا برای اقتصاد ایران با توجه به رشد قیمت نفت می‌تواند مفید باشد؟ در مورد صنعتگران چطور؟

در ایران، هنگامی که قیمت نفت افزایش پیدا کند، قطعا برنامه‌ریزی‌های بودجه‌ای کلان را تحت تاثیر مستقیم خود قرار می‌دهد و حداقل‌ترین اتفاقاتی که رخ خواهد داد، این است که بودجه کمی بیشتر می‌شود یا قدرت خرید تولیدکننده افزایش می‌یابد و می‌تواند برای ادامه کار خود تصمیمات پایدارتری اتخاذ کند؛ ولی متاسفانه طی چند سال اخیر، چه زمانی که هر بشکه نفت ۱۰۰ دلار به فروش می‌رسید و چه الان که عملا نفتی از ایران خریداری نمی‌شود، شرایط یکنواخت مانده و تغییرات محسوسی که رو به بهبودی برود، رخ نداده است.

در خصوص مفید بودن یا نبودن وجود ابرچرخه برای صنعتگران باید گفت اگر مبلغی که از بابت افزایش قیمت نفت و یا حتی قیمت فلزات، به چرخه بانکی بازمی‌گردد، دست صنعتگر را بگیرد و حمایت‌کننده‌ای قوی باشد، می‌تواند بسیار مفید و مثمر ثمر باشد. مهم‌ترین مسئله این است که یک صنعتگر و به طور کلی در اشل بزرگ‌تر، صنعت کشور به اعتبار وابسته است یعنی اگر تولیدکننده، از حمایت‌های بانکی و همچنین نقدینگی کافی برخوردار نباشد، قطعا ضربه سنگینی خواهد خورد. اگر افزایش قیمت نفت و فلزات بتواند وجه نقد را در چرخه بانکی طوری کانالیزه کند که بخشی از آن صرف حمایت از تولید شود، قطعا ابرچرخه اثرات مثبت و مفیدی روی اقتصاد کشور خواهد گذاشت اما چون اقتصاد ما متاثر از برخی عوامل ناسالم است، قطعا اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. شاید در حد چند گزارش از سوی سازمان‌ها و نهادها در رسانه‌ها اعلام شود که برخی تغییرات مثبت رخ داده اما در واقعیت هیچ اتفاقی نیفتاده است. حقیقت آن است که حتی بانک‌ها با معادلاتی که برای اعطای تسهیلات لحاظ کرده‌اند، به فکر منفعت خود هستند و چالش‌های فراوانی را در این زمینه برای تولیدکننده ایجاد می‌کنند.

 از نظر شما چه صنایعی در ایران از شکل‌گیری ابرچرخه سود می‌برند و چه صنایعی متضرر خواهند شد؟

با فرض اینکه درآمد حاصل از ایجاد ابرچرخه‌ها به بخش اقتصاد کلان دولت باز می‌گردد، صنایع بالادستی نسبت به پایین‌دستی‌ها، قطعا از وضعیت مالی مطبوع‌تری برخوردار خواهند شد و سود بیشتری خواهند برد اما در بخش پایین‌دست، میزان اثرگذاری این پدیده کمتر از آن است که به علت رشد قیمت کامودیتی‌ها، این صنایع بخواهند در روند فعالیت خود تغییری را احساس کنند.

یک صنعتگر ایرانی بیشتر از افزایش نرخ دلار واهمه دارد یا افزایش قیمت جهانی کالاها؟

در برخی بازه‌های زمانی نرخ جهانی دلار بالا رفته و قیمت‌ها در بازار داخلی کاهش یافته و یا این اتفاق بالعکس رخ داده است اما به صورت کلی، از آنجا که اقتصاد ما و وضعیت حاکم بر بازار داخلی، از لحاظ وابستگی به نرخ دلار قابل مقایسه با اقتصاد و بازارهای جهانی نیست، افزایش جهانی قیمت کالا خیلی قابل توجه نیست ولی افزایش قیمت دلار تاثیر بیشتری بر فعالیت تولیدکننده دارد. به طوری که اگر دلار به میزان یک درصد رشد پیدا کند، تولیدکننده می‌بایست مواد اولیه و اقلام دیگری که برای خط تولید نیاز دارد را ۴ درصد گران‌تر خریداری کند.

به طور کلی، می‌توان گفت افزایش نرخ دلار سبب ایجاد آشفتگی و آشوب در بازار می‌شود و کاهش سوددهی و کسب درآمد حاصل از فروش محصولات برای تولیدکننده می‌شود و عملا برای ادامه فعالیت همه تولیدکنندگان در سراسر کشور معضل ایجاد می‌کند. در حقیقت، در شرایط جهش نرخ دلار، افرادی که به تولیدکننده خدمات ارائه می‌کنند و صنایع بالادستی یا تامین‌کننده هستند، سود بیشتری نسبت به خود تولیدکنندگان پایین‌دستی کسب می‌کنند.

شکل‌گیری یک ابرچرخه، علاوه بر افزایش شاخص قیمت تولیدکننده، شاخص قیمت مصرف‌کننده را نیز افزایش می‌دهد. آیا شکل‌گیری ابرچرخه می‌تواند سبب کاهش تقاضا شود؟ از نظر شما، کدام صنایع بیشتر تحت تاثیر این امر قرار می‌گیرند؟

بیشتر صنایع کشور، مصرفی هستند و قسمتی از این صنایع، مصرف عام دارند مانند، صنایع غذایی، خودرو و… که به نظر می‌آید این صنایع بیشتر از بقیه، از پدیده ابرچرخه تاثیر بپذیرند و به عبارت دیگر، هر چقدر نقدینگی افزایش پیدا کند و یا درآمد حاصل از این ابرچرخه، قدرت خرید را بالا ببرد، تاثیر بیشتر و مثبت‌تری روی صنایعی که از آن‌ها نام برده شد، خواهند گذاشت. به عبارت دیگر، اگر جهش قیمتی فلزات، سبب تزریق نقدینگی به جامعه شود، طبیعتا افزایش قیمت محصول نهایی مانند خودرو، سبب کاهش تقاضا برای این محصول نخواهد شد.

اگر بخواهیم تاثیر ابرچرخه را روی صنایع بالادستی بررسی کنیم، باید این نکته حائز اهمیت ذکر شود که خود این صنایع باید مولد چنین ابرچرخه‌ای در کشور باشند و همزمان از همه ظرفیت‌ها و امکانات تولیدی خود استفاده کنند تا بعد از به وجود آوردن این ابرچرخه با هدف مشخص، بتوانند به صنایع پایین‌دستی در بخش‌های مختلفی مثل خرید مواد اولیه مورد نیاز برای تولید و… به خوبی و به اندازه کافی رسیدگی کنند.

لینک کوتاه : https://felezatonline.ir/?p=6438
  • نویسنده : مریم ابراهیمی

نوشته‌های مشابه

26فروردین
درآمد هشت همتی از صادرات بخش معدن و پتروشیمی‌ها
جزئیات بخش دوم لایحه بودجه ۱۴۰۳ منتشر شد؛

درآمد هشت همتی از صادرات بخش معدن و پتروشیمی‌ها

25فروردین
به دنبال جهش توليد همگام با سودآوري در سال جديد هستيم/ تسريع در احداث کارخانه فولادسازي اکسين
علی محمدی، مدیرعامل شرکت فولاد اکسین خوزستان در گفت‌وگو با «فلزات آنلاین»:

به دنبال جهش توليد همگام با سودآوري در سال جديد هستيم/ تسريع در احداث کارخانه فولادسازي اکسين

20فروردین
مقایسه روش‌های تامین مالی در ایران و سایر کشورها