مرتضی شناور، کارشناس و فعال حوزه تولید سنگآهن در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی «فلزات آنلاین»، اظهار داشت: سیاستگذاریهای دولت در بخش معادن، اول از همه به منابع معدنی کشور و بعد از آن به اقتصاد و اشتغالزایی و در آخر به بخش خصوصی ضربه وارد میکند. زمانی، وزارت صمت اعلام کرد که اولویت باید با معادن بزرگ باشد و کوچکمقیاسها برای بهرهبرداری مناسب نیستند؛ به این ترتیب، معادن کوچک نه تنها حمایت نشدند، بلکه فعالیت آنها، روز به روز به حداقل رسید.
وی افزود: تفاوت معادن کوچکمقیاس که عمدتا در دست بخش خصوصی هستند، با معادن بزرگ که زیرنظر دولت قرار دارد، در این است که معادن کوچک، ثروت را در بخشهای مختلف جامعه تقسیم میکنند اما معادن بزرگ، ثروت را در نقطهای خاص تجمیع میکنند. به این ترتیب، تصمیمی که در گذشته در خصوص معادن کوچکمقیاس گرفته شده بود، غلط بود و اکنون خوشبختانه، حداقل به زبان، مطرح شده است که از این معادن حمایت صورت گیرد.
این کارشناس تشریح کرد: ما وقتی میخواهیم برآورد ذخیره و طراحی استخراج کنیم، مسائل اقتصادی تعیین میکند که ذخیره مورد نظر را به چه شکلی و در چه ابعاد و تناژی استخراج کنیم. هرقدر قیمت فروش بیشتر باشد، عیار حد پایینتر میآید و ذخیرهها بزرگتر میگردند؛ یعنی عیار پایینها نیز استخراج میشوند. هر قدر قیمت فروش کمتر شود، با عیار حد بالاتری باید کار کنیم و استخراج سنگآهنهای کم عیار، بهصرفه نخواهد بود و در زمین باقی میمانند و یا به همراه باطلهها دپو میشوند.
شناور در ادامه اذعان کرد: سیاستهای غلط دولت به خصوص در قیمتگذاری باعث شده است که تولیدکنندگان سنگآهن با محدودیتهای صادراتی مواجه شوند و مجبور باشند تا تولیدات خود را به قیمت پایینتر به کارخانجات فولاد بفروشند. وقتی قیمت به صورت رانتی برای فولادسازیها کم میشود، ذخیره معدن کاهش مییابد؛ چراکه در آن شرایط، استخراج سنگآهن کم عیار و یا سنگآهنی که باطلهبرداری زیادی دارد، بهصرفه نخواهد بود. به این ترتیب، این سیاستها باعث میشود ذخایر معدنی ما روز به روز کوچکتر شوند. اگر قرار است رانتی هم ایجاد شود، باید برای بخش معدن در نظر گرفته شود؛ چراکه صنعت فولاد میتواند با سود کمتر به حیات خود ادامه دهد اما این بخش معدن است که باید ذخایرش افزایش یابد و مورد حمایت واقع شود.
وی خاطرنشان کرد: با این هدف که سالهای بیشتری سنگآهن در اختیار داشته باشیم، توقف صادرات و کاهش قیمتها در دستور کار قرار گرفته که این امر باعث کاهش تناژ تولید میشود. به مرور باید کارخانجات فولاد، سنگآهن مصرفی خود را به قیمت بالاتری بخرند تا استخراج سنگآهنهای کم عیار برای معدنکار توجیه اقتصادی داشته باشد.
این کارشناس امور معادن اظهار کرد: بعضی از معادن با قیمتهای داخلی، اقتصادی نیستند؛ یعنی قیمت تمام شده آنها بیشتر از قیمت خرید کارخانجات فولاد است. این معادن با محدود شدن صادرات، تعطیل میشوند و برعکس، در زمانی که قیمت بازار جهانی بالا است، فعالیت خود را از سر میگیرند. دسته دیگر، با توقف فروش صادراتی، تولید را با ظرفیت پایینتر ادامه میدهند. این در حالی است که وقتی بخواهیم با ظرفیت تولید بالاتر فعالیت کنیم، باید تعداد پرسنل و ماشینآلات خود را افزایش دهیم. افزایش تعداد ماشینآلات در معادن، گرانتر شدن تجهیزات را به همراه دارد که باعث میشود قیمت تمام شده، افزایش یابد.
شناور در پاسخ به این سوال که آیا تکنولوژی استخراج ذخایر عمیق در ایران وجود دارد یا خیر، بیان کرد: در حال حاضر، هنوز ذخایر پرعیار کم عمق در کشور وجود دارد و تا زمانی که این ذخایر موجود باشد، به دنبال دانش فنی استخراج ذخایر عمیق نخواهیم رفت. به هر حال، این ذخایر مصرف و تمام میشوند و باید به سمت بهرهبرداری از ذخایر کم عیار و عمقی برویم. ذخایر کم عیار، هزینههای فرآوری و ذخایر عمقی، هزینههای استخراج بیشتری نسبت به ذخایر پرعیار کم عمق دارند. پس اگر قیمتگذاریها و سیاستگذاریها به همین ترتیب پیش برود، بهرهبرداری از ذخایر عمقی و کم عیار به صرفه نبوده و با کمبود سنگآهن مواجه میشویم.
وی افزود: به هر حال، تکنولوژیهای فرآوری سنگآهن کم عیار و همچنین استخراج ذخایر عمقی، در دنیا وجود دارد و قابل استفاده در کشور است. به عنوان مثال، معدن کرونا در سوئد، استخراج خود را به شیوه زیرزمینی انجام میدهد و سالانه ۲۵ میلیون تن سنگآهن تولید میکند.
این کارشناس در خصوص روشهای تولید فولاد، تصریح کرد: مشخصات سنگآهن تعیین میکند که با استفاده از چه روشی به فولاد تبدیل شود. در تمام دنیا، سنگآهنهایی که به صورت خشک و با دانهبندی به عیار حدود ۶۰ درصد برسند، مستقیما در کوره بلند استفاده میشوند. سنگآهنهایی که عناصر مزاحم ( مانند گوگرد و فسفر) زیادی دارند و یا به صورت دانهبندی به عیار ۶۰ درصد نمیرسند، باید با مصرف انرژی بیشتر، تبدیل به کنسانتره، گندله و در نهایت آهن اسفنجی شده و در کوره قوس الکتریکی استفاده شوند. در کشور ما، به دلیل ارزانی گاز و گرانی زغال، روش احیا مستقیم، ارزانتر است. این موضوع، دلالت بر این دارد که یارانهای که کارخانههای احیا مستقیم بابت گاز میگیرند، باعث شده تا سود بیشتری داشته باشند و از آن طرف، به دلیلی گرانی زغال و کک، سود کارخانه ذوب آهن پایین باشد.
شناور در پاسخ به این سوال که آیا میتوان سنگآهن مورد نیاز برای تولید کنسانتره را وارد کرد یا خیر، بیان کرد: کشوری مانند ژاپن که ذخایر غنی معدنی ندارد، سنگآهن مورد نیاز خود را از کشورهایی نظیر استرالیا و برزیل وارد میکند و محصولات فولادی خود را صادر میکند. همچنین اگر قوانین سختگیرانهای سد راه ما نشود، در آینده با کاهش ذخایر موجود، میتوانیم بخشی از نیاز خود را از طریق واردات پاسخ دهیم.
وی درخصوص عمدهترین مشکلات تولید کنسانتره سنگآهن گفت: با وجود اینکه تولیدکنندگان سنگآهن عمدتا معادن اختصاصی خود را در اختیار دارند اما کمبود خوراک، چالش اصلی واحدهای کنسانترهسازی است؛ به همین خاطر باید سرمایهگذاری در بخش اکتشاف بیش از پیش جدی گرفته شود. طبق قانون، مجری اکتشاف دولت است، در نتیجه دولت نیز وظیفه دارد که از اکتشافات حمایت کند.
کارشناس امور معادن در ادامه اذعان کرد: دومین مسئلهای که تولیدکنندگان کنسانتره با آن مواجه هستند، کمبود آب است. میزان مصرف آب بستگی به مشخصات سنگآهن دارد. مثلا سنگآهنی که عناصر مزاحم پایینی دارد و احتیاجی به فلوتاسیون ندارد، میتواند تمام آب مصرفی خود را به چرخه بازگرداند. به ازای هر تن تولید این سنگها، ۲۵۰ لیتر آب مصرفمیشود. بعضی از معادن که سنگآهن آنها دارای عناصر مزاحم هستند، باید آب مصرفی خود را تصفیه کرده و به چرخه برگرداند.
شناور در پایان در خصوص خامفروشی، اظهار کرد: معدنکاری از اکتشاف شروع میشود و تا قبل از فرآوری ادامه دارد. یعنی زمانی که سنگآهن استخراج شده قابلیت استفاده در کوره را پیدا کند و دیگر خام تلقی نشود. اگر در کشور ما سیاست به گونهای بوده که کنسانتره و گندله تولید کنیم، دلیل نمیشود که سنگآهن دانهبندی با عیار ۶۰ درصد را خام تلقی کنیم. این سنگآهن با مصرف آب و انرژی کم، به سرحد فرآوری رسیده و قابل استفاده در کوره است. امیدوارم روزی این اشتباه مصطلح در کشور ما اصلاح شود و به معدنکاری که اکتشاف، استخراج و فرآوری را انجام داده است، خام فروش گفته نشود.
انتهای پیام//